بهرادبهراد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

بهراد بهترین هدیه خداوند

اولين محرم با بهراد

شايد بگين چرا اينقدر دير عكس بهراد رو گذاشتم چون اين عكسا توي دوربين عمه سارا بود و چند روز پيش ازش گرفتم بنابراين دست عمه جون بهراد درد نكنه عمه جون دوستت دارم چون من عجيب در اونروز دوربينم رو فراموش كردم كه بيارم خونه عمه سارا. آخه نذري داشتن البته نذري براي عمه منيژه عمه بزرگ بهراد ولي توي خونه عمه سارا درست شد به هر حال اميدوارم كه قبول باشه.و هر چي از خدا ميخوان بهشون بده.آمين ...
3 دی 1391

اولين محرم با بهراد

شايد بگين چرا اينقدر دير عكس بهراد رو گذاشتم چون اين عكسا توي دوربين عمه سارا بود و چند روز پيش ازش گرفتم بنابراين دست عمه جون بهراد درد نكنه عمه جون دوستت دارم چون من عجيب در اونروز دوربينم رو فراموش كردم كه بيارم خونه عمه سارا. آخه نذري داشتن البته نذري براي عمه منيژه عمه بزرگ بهراد ولي توي خونه عمه سارا درست شد به هر حال اميدوارم كه قبول باشه.و هر چي از خدا ميخوان بهشون بده.آمين ...
3 دی 1391

رويش دومين مرواريد شاه پسرم

روز چهارشنبه وقتي توي سرويس اداره بود و داشتم برميگشتم يهو يه اس ام اس اومد اونو كه خوندم كلي خوشحال شدم آخه همسري نوشته بود كه دومين دندون بهراد جون رؤيت شد خدا رو شكر ميكنم اميدوارم كه براي مابقي دندوناش مثل اين دو تا زياد اذيت نشه راستي ديروز سالگرد ازدواج عمه منيژه(عمه بزرگ بهراد)بود و من به خاطر چنين روزي براش پودينگ به همراه ژله درست كردم اميدوارم كه هميشه با همسرش و به همراه 2 گل عزيزش پريسا و پريا سالهاي سال در كنار هم زندگي خوب و شيريني داشته باشن. و اما دوستاي عزيز وبلاگ نيني‌ به دعاي شما نياز دارم مادر بزرگ همسرم كه عكسش رو توي صفحات اول وبلاگ ديديد خيلي حالش بده و تو سي‌سيو هستش من خيلي دوستش دارم چون واقعاً...
27 آذر 1391

جشن دندوني بهراد

اين تعطيلات واقعاً براي من خيلي خيلي خوب بود چون روز پنجشنبه من جشن دندوني بهراد رو گرفتم و واقعاً به اين تعطيلي نياز مبرم داشتم كه به كارام برسم و دوست داشتم كه همه راضي باشند كه خدا رو شكر همه چيز عالي برگزار شد. روز پنچشنبه بهراد جان ٢٥ نفر مهمون داشت از كوچيك تا بزرگ، از چند روز قبلش متوجه شدم كه دردانه پسرم يه كم تب داره و بيتابي ميكنه و از اونجايي كه منتظر چنين لحظاتي بودم حدس ميزدم بايد به در آوردن دندونش ربط داشته باشه كه همينطور هم بود.و اين زمينه‌اي شد كه براش يه مهموني بگيرم و چون ايام محرمه و به خاطر اين روزهاي عزيز و به احترام آقايم حسين(ع) هيچگونه حركات موزوني انجام نگرديد.دقيقاً در بدو ورود به 11 ماهگيش جواهر من يه مرواري...
26 آذر 1391