سپاس از خداوند
خيلي از دوستان ميدونن كه علت تاخير من چي بود ولي جهت احترام گذاشتن به ديگر اعضاء بايد بگم كه بهراد مريض بود و من مدتي بود كه يه خط در ميون سركار ميومدم و تو خونه بودم و مريضداري ميكردم حتي نتونستم به كارهاي خونهام برسم ولي بابا سجاد مثل هميشه در كنارم بود و ميگفت نگران هيچي نباشم و طفلك تمام كارارو خودش انجام داد. اين شد كه حس نوشتن نداشتم فقط دعا دعا ميكردم تب بهراد بياد پايين كه خدا رو شكر با دعاهاي شما دوستان و مراقبتهاي ويژه خودم بهتر شد راستي همين جا يه تشكر ويژه از دوستان عزيزي كه از طريق پيام من و دلداري دادن بكنم. راستي قراره كه جشن تولد بهراد توي خونه مامانم برگزار بشه خيلي خوب شد چون خونه اونا بزرگه و ...
نویسنده :
یه مامان که عاشق پسرشه
8:19