يكروز با پسرم
ديروز ترجيح دادم سركار نيام و با پسرم در خانه مانديم اين شاه پسر چنان به من چسبيده بود كه فكر ميكرد ميخوام از دستش فرار كنم منهم حس مادرانهام گل كرده بود و احساسات دركردم و كلي تحويل بازار بود. پسرم خيلي اين روزها شيطون شده همچنين دو دستش رو به زمين فشار ميده كه بلند شه خيلي براي راه رفتن عجله داره،راه نرفته كار ما سخت شده و مدام بايد نظارتش كنيم كه آقا يه وقت بين مبل و يا ميز گير نكنه يا سيم تلفن رو نكشه و ياجديداً گير داده به سيم باند دي وي دي حالا اگه بخواد راه بره مكافات داريم. از خوابش براتون بگم كه اصلاً نميخوابه اگر هم بخوابه در حد 1 ساعت ماشاا... به پسرم خلاصه اين پسلم خيلي خيلي نازتر و شيطونتر و با نمكتر از ر...
نویسنده :
یه مامان که عاشق پسرشه
9:15