بهرادبهراد، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

بهراد بهترین هدیه خداوند

پدرعزيزم روزت مبارك

دوستان عزيز من ممكنه نتونم فردا آپ بشم اين بودكه زودتر از موعد روز پدر رو تبريك ميگم به تمامي پدران زحمتكش دنيا، از جمله به پدر بسيار عزيزتر از جانم بابا حسين خوب و مهربون و همچنين به پدرشوهر خوبم بابا فرهاد اميدوارم كه هميشه سايه‌اشون بالاي سر ما بمون از طرف بهراد جون هم به بابابزرگاش حسين و فرهاد تبريك ميفرستم.همچنين به از طرف بهراد به باباسجاد گل و دوست‌داشتني و خيلي خيلي خيلي خيلي خيلي خيلي مهربون كه در همه شرايط زندگي يارو و ياور ما و همپاي ما با صبرو شكيبايي بوده تبریک به کسی که نمی دانم از بزرگی اش بگویم یا مردانگی، سخاوت، سکوت، مهربانی و… بسیار سخت است پدرم روزت مبارک ...
31 ارديبهشت 1392

پدرعزيزم روزت مبارك

دوستان عزيز من ممكنه نتونم فردا آپ بشم اين بودكه زودتر از موعد روز پدر رو تبريك ميگم به تمامي پدران زحمتكش دنيا، از جمله به پدر بسيار عزيزتر از جانم بابا حسين خوب و مهربون و همچنين به پدرشوهر خوبم بابا فرهاد اميدوارم كه هميشه سايه‌اشون بالاي سر ما بمون از طرف بهراد جون هم به بابابزرگاش حسين و فرهاد تبريك ميفرستم.همچنين به از طرف بهراد به باباسجاد گل و دوست‌داشتني و خيلي خيلي خيلي خيلي خيلي خيلي مهربون كه در همه شرايط زندگي يارو و ياور ما و همپاي ما با صبرو شكيبايي بوده   تبریک به کسی که نمی دانم از بزرگی اش بگویم یا مردانگی، سخاوت، سکوت، مهربانی و… بسیار سخت است   پدرم روزت مبارک ...
31 ارديبهشت 1392

شيرين‌كاري بهراد جون

اين وروجك مامان جديداً ياد گرفته براي دست زدن به چيزي كه كلمه نه توش هست مياد و خودش و براي من و باباش لوس ميكنه و بعد كه ما رو خام كرد ميره و كارش و انجام ميده مشاهده كنيد اين دو عكس رو باهم مقايسه كنيد. عكساي زير هم توي دستش نخ دندون گرفته براي اينكه من دعواش نكنم و بهش نگم كه چرا برداشتي دوباره خودش و لوس كرد و منو مجاب كرد.   ...
28 ارديبهشت 1392

شيرين‌كاري بهراد جون

اين وروجك مامان جديداً ياد گرفته براي دست زدن به چيزي كه كلمه نه توش هست مياد و خودش و براي من و باباش لوس ميكنه و بعد كه ما رو خام كرد ميره و كارش و انجام ميده مشاهده كنيد اين دو عكس رو باهم مقايسه كنيد. عكساي زير هم توي دستش نخ دندون گرفته براي اينكه من دعواش نكنم و بهش نگم كه چرا برداشتي دوباره خودش و لوس كرد و منو مجاب كرد. ...
28 ارديبهشت 1392

يه مسافر كوچولو از راه رسيد

بچه‌ها جون بلاخره علي كوچولو از راه رسيد فكر كنم 28 فروردين بود كه اين خبر رو مامانم به من داد كلي مامانم با من صحبت كرد كه يه نيني اومده ديروز فهميديم اسمش علي يادم افتاد به سريال علي كوچولو كه از تي وي پخش ميشد دوست دارم هر چه رودتر ببينمش.راستي بايد بگم كه علي اسم نيني همسايه طبقه اولمونه وقتي 8 ماهه توي دل مامانش بود به تولد بهراد جون اومده بود حالا ديگه به اين دنيا قدم گذاشته ورودش رو تبريك ميگيم ...
25 ارديبهشت 1392