بهرادبهراد، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

بهراد بهترین هدیه خداوند

عشق ناز مامان تو تولد بابا

بهراد عزيزم روز به روز داره بزرگ ميشه واسه خودش مردي شده، من و باباش كلي ذوق بزرگ شدنش و داريم و هزار ماشاا... هر روز يه شيرين كاري تازه‌اي از خودش در مياره صداهاي بچه‌گانه، جيغهاي نازك كه خيلي خوشش مياد چهار دست و پا رفتن البته دنده عقب ميره و يه وقتايي لاي مبل‌ها گير ميكنه و بايد بريم درش بياريم ديشب هم كه تولد باباش بود همچنين كيك و ديد و نگاه كنين چه بلايي سر كيك آورده و چنان خنديديم كه خودش تعجب كرده بود و دوباره دست برد به كيك ايشاا... بابا سجاد هميشه سالم و تندرست باشه و سايه‌اش بالاي سر من و پسرش باشه آمين آقا بعد از اينكه خرابكاريش و كرد الان خجالت زده رفته تو مادينش و قايم شده فدات بشه مادر خوشحالي بهراد...
5 مهر 1391

عشق ناز مامان تو تولد بابا

بهراد عزيزم روز به روز داره بزرگ ميشه واسه خودش مردي شده، من و باباش كلي ذوق بزرگ شدنش و داريم و هزار ماشاا... هر روز يه شيرين كاري تازه‌اي از خودش در مياره صداهاي بچه‌گانه، جيغهاي نازك كه خيلي خوشش مياد چهار دست و پا رفتن البته دنده عقب ميره و يه وقتايي لاي مبل‌ها گير ميكنه و بايد بريم درش بياريم ديشب هم كه تولد باباش بود همچنين كيك و ديد و نگاه كنين چه بلايي سر كيك آورده و چنان خنديديم كه خودش تعجب كرده بود و دوباره دست برد به كيك ايشاا... بابا سجاد هميشه سالم و تندرست باشه و سايه‌اش بالاي سر من و پسرش باشه آمين آقا بعد از اينكه خرابكاريش و كرد الان خجالت زده رفته تو مادينش و قايم شده فدات بشه مادر خوشحالي به...
5 مهر 1391

تولد همسرم باباي بهراد

ديروز تولد باباي بهراد بود و يه تولد سه نفري گرفتيم خيلي خيلي خوش گذشت هپي برز دي تو بابايي و همسري اينا عكسايي كه ديشب انداختيم شاهكارهاي آقا بهراد رو توي عكسا خودتون ملاحظه كنين و مشاهده مي‌كتين كه چه بلايي سر كيك پدرش آورد. ولي در كل شيرين بود وروجك مامان به قول باباش بهراد كسوالي ...
5 مهر 1391

تولد همسرم باباي بهراد

ديروز تولد باباي بهراد بود و يه تولد سه نفري گرفتيم خيلي خيلي خوش گذشت هپي برز دي تو بابايي و همسري اينا عكسايي كه ديشب انداختيم شاهكارهاي آقا بهراد رو توي عكسا خودتون ملاحظه كنين و مشاهده مي‌كتين كه چه بلايي سر كيك پدرش آورد. ولي در كل شيرين بود وروجك مامان به قول باباش بهراد كسوالي ...
5 مهر 1391

بهراد و باغ بابابزرگش در عجب‌شير

هفته پيش كه تعطيلات بود براي عروسي دايي وحيد رفتيم عجب‌شير خدا رو شكر خيلي خوش گذشت اينجا باغ بابا بزرگ بهراد جونه كه فرداي عروسي اومديم و انگور چيديم جاي شما واقعاً خالي چون به دور از هياهوي تهران و آلودگي صوتي به طبيعت زيبا پناه آوردن خيلي خيلي كيف داره بهراد هم از اين مكان سرسبز خوشحال و ذوق كرده بود بچم همش بازي ميكرد باباش و بابابزرگش هم و يه كمي هم من انگور مي‌چيديم.اينا تصاويري از باغه   ...
19 شهريور 1391

بهراد و باغ بابابزرگش در عجب‌شير

هفته پيش كه تعطيلات بود براي عروسي دايي وحيد رفتيم عجب‌شير خدا رو شكر خيلي خوش گذشت اينجا باغ بابا بزرگ بهراد جونه كه فرداي عروسي اومديم و انگور چيديم جاي شما واقعاً خالي چون به دور از هياهوي تهران و آلودگي صوتي به طبيعت زيبا پناه آوردن خيلي خيلي كيف داره بهراد هم از اين مكان سرسبز خوشحال و ذوق كرده بود بچم همش بازي ميكرد باباش و بابابزرگش هم و يه كمي هم من انگور مي‌چيديم.اينا تصاويري از باغه ...
19 شهريور 1391